تازه های اصول و فروع دین

درموردن علم پیامبران

علم پیامبران چگونه است ؟

علم پیامبران: نوری الهی در ظلمت جهل علم پیامبران: نوری الهی در ظلمت جهل در این مقاله از بیتوته، با…

نبوت از نظر اهل سنت به چه صورت است ؟



نبوت از نظر اهل سنت, آشنایی با نبوت از نظر اهل سنت, نبوت از نظر سنی ها

نبوت از نظر اهل سنت به چه صورت است ؟

 

آشنایی با نبوت از نظر اهل سنت

نبوت یکی از ارکان اصول دین است و شیعیان به آن اعتقاد دارند. در ادامه به نبوت از نظر اهل سنت خواهیم پرداخت. که آیا اهل سنت به نبوت اعتقاد دارند یا خیر؟

شیعه امامیه به امامت به عنوان استمرار وظایف رسالت مى نگرند (نه خود رسالت، چون با رحلت پیامبر (ص)، نبوت و پیامبرى ختم شد). روشن است که دست یافتن به چنین مقامى یک سلسله صلاحیت هاى بالا مى طلبد که کسى آنها را نمى یابد مگر آن که تحت عنایت هاى ویژه الهى قرار گیرد و در اصول و فروع دین و در عدالت و عصمت و رهبرى حکیمانه و شئون دیگر، جاى پیامبر (ص) بنشیند [و بدیهی است که امامت با این معنی از اصول عقائد باشد].

 

آیا اهل سنت به معصومیت پیامبر (ص) و ائمه اعتقاد دارند؟

پرسش: آیا افراد سنی مذهب به معصومیت پیامبر(ص) و امامان و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند؟

پاسخ : عصمت پیامبران از گناه کبیره، بعد از نبوت را، اهل سنت هم مانند شیعیان قبول دارند، ولی در عصمت قبل از نبوت و عصمت از گناه صغیره بعد از نبوت با شیعیان هم عقیده نیستند.

 

در مورد امامان(ع) هم چون امامت آنان را قبول ندارند به عصمت آنان هم قائل نیستند؛ البته اکثر اهل سنت امامان معصوم شیعه را به عنوان علمای ابرار قبول دارند و در منابع حدیثی خود روایات زیادی را از آن بزرگواران نقل می کنند و به خاطر اینکه ائمه (ع) از نسل پیامبر بزرگوار اسلام هستند برای آنها احترام ویژه ای قائل هستند.

 

آیا درباره حکمت برانگیخته شدن پیامبران، نظر شیعیان و اهل سنت تفاوتی دارد؟

پرسش : حکمت بعثت انبیا و ارسال رسل چیست؟ لطفاً از دیدگاه اهل سنت توضیح دهید.

 

پاسخ : در حکمت بعثت پیامبران اختلاف نظر چندانی میان فرقه های اسلامی وجود ندارد؛ زیرا به این حکمت در آیات بسیاری از قرآن کریم اشاره شده است، اما در مورد وجوب و ضرورت آن اختلاف نظرهایی می توان مشاهده کرد:

 

1. بيضاوى در تفسیر آیه «رُسُلاً مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُل»، می گوید: «فرستادن پیامبران به سوی مردم ضروری است؛ زیرا همه مردم از ادراک و شناخت جزئیات مصالح ناتوان اند و بیشتر آنها از ادراک کلیات نیز عاجزند». بیضاوی در این جمله به یکی ازدلایل نبوّت از منظر کلامی اشاره کرده است؛ اگرچه عقل بر شناخت اصول کلی اعمال نیکو و زشت قادر است، اما در شناسایی موارد جزئی –که آدمی در زندگی عملی بیشتر به آنها نیاز دارد- ناتوان است و عقلِ استدلالی در شناخت حکم امور جزئی، معمولاً به خطا رفته است.

 

چنانکه علمای دیگر اهل سنت؛ مانند نصر بن محمد سمرقندی، ابن عاشور، و آلوسی در تفسیر آیه بالا با بیان دیگری به همین مطلب اشاره کرده اند.

 

2. زحیلی در تفسیر آیه «فَبَعَثَ اللهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيه»، به یکی از دلایل بعثت انبیا؛ یعنی هدایت عمومی انسان ها و شناخت حق از باطل می پردازد و می گوید: «مردم در ابتدای امر دارای فطرت ساده و عقل اولیه بودند و در زندگی فردی و اجتماعی خویش براساس میل ذاتی و غرائز بشری عمل می کردند و راه و روش زندگی بهتر را نمی دانستند.

 

پس شرایع الهی به واسطه پیامبران و رسولان برای بشریت [از سوی خدا] فرستاده شد تا مردم را به خیر و سعادت بشارت دهند و آنها را از شر و امیال [شیطانی] بترسانند و از تاریکی ها به سوی نور و روشنایی هدایت کنند؛ زیرا تسلیم شدن مردم به عقل هایشان بدون هدایت الهی، از چیزهایی است که انسان ها را به سوی دشمنی، نزاع و درگیری، انحراف، اضطراب و بی آرامی دعوت می کند ... خدای تعالی به همراه انبیاء و رسولان، کتاب های الهی که بر حق و عدالت و رحمت و مصلحت حقیقی استوار و پایدارند، فرستاد تا بین مردم هنگام اختلاف و درگیری در امور دین و دنیایشان، حکم کنند...»

 

3. همچنین از دیدگاه برخی مفسران اهل سنت؛ ترویج خداپرستی، پرهیز از طاغوت، و برپایی عدل و قسط نیز از دلایل ارسال پیامبران است.

شیعیان نیز به همین حکمت ها معتقدند، اما ‏گفتنی است که با این وجود در وجوب و ضرورت بعثت پیامبران میان اشاعره و معتزله و شیعه اختلاف نظر وجود دارد؛ اشاعره که یکی از فرقه های مشهور کلامی اهل سنت است آن را واجب ندانسته اما فرقه دیگر؛ یعنی معتزله هماهنگ با شیعه آن را واجب دانسته اند. شیعه معتقد است که «بعثت پیامبران امری ضروری است و مردم محتاج به فرستاده شدن پیامبران از سوی خداوند می باشند و این که بعثت پیامبران بر خداوند عقلاً واجب است».

 

اعتقاد اهل سنت به نبوت, نبوت از دید سنی ها, تفاوت اعتقاد شیعه و سنی به نبوت

اعتقاد اهل سنت به نبوت

 

1- در کلام اسلامی اهل سنت، نهاد نبوی موضوع رساله جداگانه ای به نام نبوت است که در اینجا به نبوت شناسی ترجمه شده است. این رساله به مجموعه ای از مسائل کلاسیک می پردازد، از جمله تعریف نبوت، امکان یا ضرورت وجود آن، اثبات وجود آن، نحوه عمل و غیره.

 

2- این الهیات چه در عبارات عقل گرایانه ( کلام ) و چه در عبارات لفظی ( العقیده ) خود در واکنش به آموزه ها و نظام های اندیشه های موجود و رقیب که درونی یا بیرونی اسلام هستند، شکل گرفته است. متکلمان اسلام در واقع از طریق شناسایی بدعت‌ها، این آموزه‌های سلب صلاحیت‌کننده، که توسط گروه‌ها و یا به ندرت توسط افرادی اتخاذ می‌شود که نمی‌توان آنها را در میان طرف‌های حزب به حساب آورد، برانگیخت. حقیقت ( اهل حق). با این حال، اگر هدف اصلی رساله‌های آن‌ها ایجاد یک دین‌شناسی، یعنی ارائه آرای شکل‌دهنده عقیده اسلامی باشد، نقد ادیان یا آموزه‌های بدعت انگیز آنقدر قاطع است که به عنوان بدعت‌شناسی نیز معرفی شده‌اند.

 

3- بنابراین، اگر بخواهیم ریشه آموزه‌ای را که در این الهیات تدریس می‌شود، درک کنیم، لازم است جنبه دفاعی یا جدلی آن را بررسی کنیم. این پژوهشی است که در چارچوب رساله دکتری ما در زمینه پیامبر شناسی اهل سنت انجام شده است. در این مقاله که به دنبال این تحقیق می آید، گفتار پنج تن از متکلمان تأثیرگذار اهل سنت را درباره اندیشه های فلاسفه اسلامی درباره نهاد نبوی بیان می‌کنیم. این افکار در میان متکلمان کاملاً مناقشه برانگیز بوده و تاریخ فلسفه در جهان اسلام را به شدت تعیین کرده است.

 

براهیما، آزاداندیشان و فلاسفه : گونه شناسی انکار حقیقت نبوی

4- انکار رسالت نبوی محمد کل ادبیاتی را تغذیه کرده است که رساله‌های آن عناوینی دارند که بر اساس عقاید مختلف «براهین نبوت» (دلائل النبووه) متفاوت است. دستیابی به طرح دقیقی از این رساله ها دشوار است، زیرا بر اساس مکتب فکری نویسندگان مختلفی که به این موضوع پرداخته اند، متفاوت است. به طور کلی، رساله ها شامل دو بخش است: بخش اول مربوط به توجیه وجود انبیا و پاسخ به همه منکران حقیقت نبوی است. بخش دوم که اغلب توسعه یافته تر است، به توجیه رسالت محمد اختصاص دارد و پیروان ادیان کتاب مقدس را مورد خطاب قرار می‌دهد که وجود پیامبران از قبل برای آنها ثابت شده است.

 

براهیما

5- متخصصان در مورد منشا این گروه اختلاف نظر دارند . اس. استرومسا که در اثری بزرگ از آزاداندیشی در اسلام قرون وسطی بحث می‌کند، آنها را اسطوره ای می داند که توسط بدعت های مسلمان به منظور نمادی از انکار نبوت خلق شده است. دو فرضیه ممکن است به آنها مربوط باشد: فرضیه اول این است که وجود آنها یک اختراع صرف است و دوم اینکه این گروه در واقع وجود داشته است در حالی که دکترین آنها توضیح بعدی است که آنها را به عنوان کهن الگوی انکار نبوت معرفی می کند. به هر حال، به محض اینکه متکلمان بخواهند ایرادات عقل گرایانه به ارسال واقعی پیامبران تشریعی از سوی خداوند را نشان دهند، به طور سیستماتیک توسط متکلمان احضار می شوند.

 

براهیما اغلب به عنوان دئیست هایی توصیف می‌شوند که هرگونه وساطت نبوی بین خدا و مخلوقاتش را رد می کنند و به طور داوطلبانه مناسک را در صورتی که از نظر اخلاقی مجاز باشند، انجام می دهند. و ادله عقلی که به آنها نسبت داده می شود، بر اندیشه حاکمیت عقل بشری به عنوان واسطه بین خدا و انسان همگرایی دارد.

 

آیا اهل سنت به نبوت اعتقاد دارند,اعتقاد اهل سنت به نبوت اصول دین,درباره ی نبوت از نظر اهل سنت

نبوت از نظر اهل سنت چگونه است ؟

 

آزاد اندیشان

6- ما قصد داریم عبارت «متفکران آزاد» را از سارا استرومسا قرض بگیریم که اثری را برای تعریف این مقوله و دفاع از واقعیت آن اختصاص داده است. این مفهوم کاملاً راحت است زیرا ما را قادر می سازد تا نویسندگان دوره های مختلف و دیدگاه های مختلف را توصیف کنیم، که همگی در رد واقعیت نبوی مشترک هستند، حتی اگر خود این عبارت مورد پسند متخصصان نباشد.

 

7- اس. استرومسا معتقد است که آزاداندیشی پدیده ای است که نوعاً مسلمان است، بدعتی که ماهیت خاص آن در پاسخ به محوریت نبوت در این دین ایجاد شده است. به گفته این نویسنده، در اسلام بی دینی وجود ندارد. تنها دیدگاه هایی وجود دارد که به آن گرایش دارند و آزاد اندیشی شکل خاصی از بی اعتقادی است که این دین ایجاد می کند.

 

8- به گفته شهرستانی، اولین کسی که این نگرش را اتخاذ کرد، ابلیس است که ترجیح داد از نظر خود پیروی کند تا فرمان الهی. بدعت شناس ما به این ترتیب او را به عنوان نمونه اولیه آزاداندیشان معرفی می کند. تعریف او از آزاداندیشان همه منکران پیشگویی را در بر می گیرد که مانند سایر فیلسوفان صابئین و براهیما قوانین اعلام شده ( شرعی ) را نمی پذیرند، بلکه احکامی را مبتنی بر عقل (حدود عقلیه) وضع می کنند تا با رعایت آن قوانین آنها را قادر می سازد تا در جامعه زندگی کنند.

 

9- در اندیشه اسلامی، دو شخصیتی که به نظر می رسد در انکار نبوت اثری از خود بر جای گذاشته اند عبارتند از: ابن الراوندی (متوفی بین 864 تا 912) و فیلسوف ابوزکریه رازی، رازس به زبان لاتین (متوفی 925). یا 932).

 

10- در مورد ابن الراوندی تنها آثار کمی از او باقی مانده است و اطلاعات موجود در منابع اسلامی متناقض است. بنابراین، جنبه های ناشناخته زیادی در زندگینامه فکری او وجود دارد. بسیاری از مطالعات سعی کرده اند با فرضی ماندن این راز را روشن کنند، بنابراین به دیدگاه های متناقض نیز منجر شده است. همان طور که اس. استرومسا اشاره می کند، اکثر منابع بر این حقیقت اتفاق نظر دارند که ابن الراوندی اثری به نام کتاب الزمرود را به رد نبوت اختصاص داده است.

 

11- در رابطه با ابوزکریای رازی، تحقیر او نسبت به نهاد نبوی در اثری بیان شده است که خلاصه ای از مناظره عمومی او با همنام خود، متکلم اسماعیلی، ابوحاتم رازی الری (متوفی 934) است. دومی دلالت بر این دارد که ادله ابوزکریا از یکی از آثار او استخراج شده است.

 

12- در اندیشه اسلامی کلمه فلاسیفه (بخوان فیلسوف) از یونانی گرفته شده است و مشخص کننده قدیمی ها به معنای فیلسوفان یونانی و همچنین وارثان آنها در جهان اسلام است، مانند الکندی (متوفی 873)، ال. فارابی (متوفی 950)، ابن سینا (متوفی 1037) و آوروس (متوفی 1198).

 

13- ما قبلاً به دو دسته مرتبط با انکار نبوت اشاره کردیم: آزاد اندیشان و براهیما، که گونه شناسی اس. استرومسا (که از کتاب فرقه ها و عقاید شهرستانی الهام گرفته است) به دهریا (فیلسوفان مادی یا ازلی) پیوند می دهد. هنگامی که او سعی می کند وجود نوعی بدعت را که مخصوص اسلام است و نه از الحاد، بلکه از رد نبوت نشأت می گیرد، اثبات کند، اس. استروسما اشاره می کند که فلاسفه از اتهام منکر نبوت و در نتیجه آزاد اندیشی در امان ماندند. وی برای حمایت از دیدگاه خود بیان می کند که فیلسوف فارابی با گنجاندن حقیقت نبوی در نظام فلسفی از طریق انطباق شاه فیلسوف توسط افلاطون به پیامبر اسلام (ص)، از طبقه بندی فلاسفه در زمره منکران نبوت پرهیز کرد.

 

14- با این حال، ممکن است به نظر برسد که اس. استرومسا انتقادهایی را که فلاسفه توسط پیامبر شناسی سنی به آن وارد شده بود، دست کم گرفته است. و همانطور که در تعداد معینی از متون قاطع خواهیم دید، این فیلسوفان نه تنها متهم به بدرفتاری با نهاد نبوی با رعایت نکردن مقام پیامبر به عنوان برترین راهنمای رستگاری در دو جهان خواهند شد، بلکه به کتمان عدم اعتقاد خود به ماهیت انحصاری وحی الهی به عنوان راه رسیدن به سعادت متهم خواهند شد.

 

15- قبل از پرداختن به این متون، اجازه دهید مشخص کنیم که بین دو نوع اثر که قادر به تحلیل های انتقادی علیه پیامبر شناسی فلاسفه هستند، تمایز قائل می شویم. هدف اولی ها رد فلسفه است. آثار نوع دوم با هدف احراز واقعیتی نبوی و بیان انتقادی برای دفاع از این نهاد در برابر عقاید بدعت‌انگیز و در مقابل منکران، چنان که در رساله های کلام دیده می شود.

 

گردآوری: بخش مذهبی بیتوته

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------